- مجارا کردن
- مجارات کردن: کنم پیش تورسیقوس اعظم (کنم در پیش طرسیقوس اعظم) ز روح القدس وابن و اب مجارا. (خاقانی)
معنی مجارا کردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برابری کردن، رقابت کردن
نرمی نمودن، مهربانی کردن
Mesmerize
hipnotizar
fesseln
oczarować
завораживать
зачаровувати
betoveren
cautivar
fasciner
affascinare
मंत्रमुग्ध करना
mempesona
להקסים
büyülemek
kuvutia
ทำให้หลงใหล
মোহিত করা
جادو کرنا
بمزد گرفتن خانه و ملک یا کالایی را در برابر بهایی باستفاده در آوردن و از آن بهره جستن
داد و ستد کردن بازرگانی کردن بازرگانی کردن داد و ستد کردن معامله کردن
چیزی را گوارا ساختن گوارنده کردن: با کمال ناگواریها گوارا کرده است محنت امروز را اندیشه فردای من. (صائب)
درمان کردن درمان کردن علاج کردن: رنج ما را که توان برد بیک گوشه چشم شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی. (حافظ)
شریک کردن سهیم ساختن
آواز دادن بانگ کردن